مکنده‌ صنعتی ضد انفجار و استاندارد ایمنی ATEX

مکنده‌ صنعتی ضد انفجار و استاندارد ایمنی ATEX

راهکار مدیریت ایمن گرد و غبار قابل اشتعال

در طول بیش از سه دهه فعالیت در خط مقدم ایمنی صنعتی، بارها شاهد بوده‌ام که چگونه بی‌توجهی به خطرات پنهان، فجایعی جبران‌ناپذیر را رقم زده است. در میان این خطرات، شاید هیچ‌کدام به اندازه «گرد و غبار قابل اشتعال» خاموش و فریبنده نباشد. پودر شیرین شکر در یک کارخانه مواد غذایی، آرد نرم در یک نانوایی صنعتی، یا حتی گرد آلومینیوم در یک کارگاه فلزکاری، همگی در شرایط خاص می‌توانند از یک ماده اولیه ساده به یک بمب ویرانگر تبدیل شوند. این خطر، اغلب نادیده گرفته می‌شود و بدتر از آن، ابزاری که برای کنترل آن به کار می‌رود – یعنی جاروبرقی – خود می‌تواند ماشه انفجار باشد.

یک مکنده صنعتی استاندارد، با موتور جرقه‌زن و بدنه‌ای که الکتریسیته ساکن را انباشته می‌کند، تمام عناصر لازم برای یک فاجعه را فراهم می‌آورد. این مقاله، یک راهنمای خرید ساده نیست؛ بلکه یک پروتکل ایمنی و یک دستورالعمل مهندسی برای مدیرانی است که مسئولیت جان انسان‌ها و پایداری کسب‌وکار خود را جدی می‌گیرند. در اینجا، به کالبدشکافی علمی انفجارهای گرد و غبار، رمزگشایی از استانداردهای حیاتی ATEX و تشریح ویژگی‌های فنی یک مکنده صنعتی ضد انفجار واقعی می‌پردازیم.در صورت نیاز  به کسب اطلاعات بیشتر درمورد مکنده‌ صنعتی ضد انفجار می‌توانید با شماره‌ی 09912817939 یا تلفن ثابت 02159381 تماس حاصل فرمایید و یا ویدئوهای نظافتی را در وبسایت Falamakmachine.TV مشاهده کنید.

دشمن خاموش؛ کالبدشکافی علمی انفجار گرد و غبار

برای مدیریت یک ریسک، ابتدا باید آن را به طور کامل درک کرد. انفجار گرد و غبار یک پدیده پیچیده شیمیایی و فیزیکی است که تنها در صورت فراهم بودن پنج شرط همزمان رخ می‌دهد. متخصصان ایمنی این شرایط را تحت عنوان «پنج‌ضلعی انفجار گرد و غبار» (Dust Explosion Pentagon) می‌شناسند. نادیده گرفتن هر یک از این اضلاع، به معنای نادیده گرفتن یک ریسک مرگبار است.

1.1. پنج‌ضلعی انفجار: پنج شرط لازم برای وقوع فاجعه

یک انفجار گرد و غبار صرفاً سوختن سریع نیست؛ بلکه یک موج فشار مخرب است که با سرعتی مافوق صوت حرکت می‌کند. برای وقوع آن، هر پنج عنصر زیر باید حاضر باشند:

  1. سوخت (Fuel): این اولین و واضح‌ترین عنصر است: خودِ گرد و غبار قابل اشتعال. تقریباً هر ماده آلی یا فلزی در صورتی که به اندازه کافی ریز و خشک باشد، می‌تواند به سوخت تبدیل شود. مثال‌ها بسیار فراتر از تصور عمومی هستند: آرد، شکر، نشاسته، پودر شیر، ادویه‌جات، گرد چوب، پودر پلاستیک، کربن سیاه، و فلزاتی مانند آلومینیوم و منیزیم. کلید اصلی، نسبت بالای سطح به حجم در ذرات ریز است که به آن‌ها اجازه می‌دهد به سرعت با اکسیژن واکنش دهند.
  2. اکسیژن (Oxygen): این عنصر همیشه در هوای محیط کار وجود دارد و نیازی به منبع خارجی ندارد.
  3. پراکندگی (Dispersion): گرد و غبار ته‌نشین شده خطرناک است، اما گرد و غبار معلق در هوا، فاجعه‌آفرین است. برای انفجار، ذرات باید در غلظت مناسبی در هوا پراکنده شوند تا یک ابر قابل اشتعال تشکیل دهند. فعالیت‌هایی مانند جارو زدن، هوای فشرده یا حتی لرزش تجهیزات می‌تواند به راحتی این ابر را ایجاد کند.
  4. محفظه بسته (Confinement): در فضای باز، احتراق گرد و غبار به یک آتش‌سوزی سریع (Deflagration) منجر می‌شود. اما زمانی که این ابر در یک فضای محصور مانند یک اتاق، یک سیلو، یا حتی کانال‌های تهویه قرار می‌گیرد، فشار ناشی از احتراق سریع راهی برای فرار ندارد. این افزایش فشار ناگهانی است که موج انفجار را ایجاد کرده و دیوا‌رها را فرو می‌ریزد.
  5. منبع احتراق (Ignition Source): این آخرین قطعه پازل است و اغلب، کنترل‌پذیرترین بخش آن. منابع احتراق در محیط‌های صنعتی فراوانند: یک جرقه از کلید برق، سطح داغ یک موتور، جوشکاری، یا شعله باز. اما خطرناک‌ترین منبع، همان منبعی است که کمتر به آن شک می‌کنیم: الکتریسیته ساکن. حرکت ذرات گرد و غبار در لوله‌ها و تماس آن‌ها با سطوح نارسانا، به راحتی می‌تواند هزاران ولت الکتریسیته ساکن تولید کند؛ جرقه‌ای نامرئی که برای شعله‌ور کردن یک ابر غبار کافی است.

یک مکنده صنعتی معمولی، حداقل دو عنصر از این پنج‌ضلعی را در خود دارد: منبع احتراق (جرقه‌های موتور و الکتریسیته ساکن) و پراکندگی (ایجاد جریان هوا). این یعنی استفاده از دستگاه اشتباه در محیطی با گرد و غبار قابل اشتعال، مانند حمل یک بمب ساعتی است.

1.2. پدیده مرگبار انفجارهای ثانویه

آنچه انفجارهای گرد و غبار را به شدت ویرانگر می‌کند، پدیده زنجیره‌ای انفجارهای ثانویه است. اغلب، یک انفجار اولیه کوچک در یک بخش از تجهیزات (مانند یک میکسر یا سیستم فیلتراسیون) رخ می‌دهد. این انفجار اولیه شاید خسارت زیادی به بار نیاورد، اما موج فشار آن کافی است تا گرد و غباری را که طی ماه‌ها و سال‌ها بر روی تیرهای سقف، بالای کانال‌ها و سایر سطوح دور از دسترس ته‌نشین شده، در هوا پراکنده کند. این ابر عظیم گرد و غبار که اکنون کل فضای کارخانه را پر کرده، با شعله انفجار اولیه مشتعل شده و یک انفجار ثانویه با قدرتی صدها برابر بیشتر ایجاد می‌کند که می‌تواند کل سازه را نابود کند.

استاندارد ATEX؛ زبان مشترک ایمنی در اتمسفرهای انفجاری

با توجه به خطرات عظیم، اتحادیه اروپا دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه‌ای را تحت عنوان ATEX (برگرفته از عبارت فرانسوی Atmosphères Explosibles) برای تجهیزات مورد استفاده در محیط‌های مستعد انفجار تدوین کرده است. این استانداردها امروزه به عنوان یک معیار طلایی در سراسر جهان پذیرفته شده‌اند و درک آن‌ها برای هر مدیر ایمنی ضروری است.

2.1. ATEX چیست و چرا حیاتی است؟

دستورالعمل ATEX 2014/34/EU، الزامات فنی و ایمنی را برای تجهیزاتی که قرار است در مناطق خطرناک استفاده شوند، مشخص می‌کند. هدف آن، جلوگیری از تبدیل شدن خودِ تجهیزات به یک منبع احتراق است. هر دستگاهی که گواهی ATEX را دریافت می‌کند، تحت آزمایش‌های دقیقی قرار گرفته تا اطمینان حاصل شود که هیچ‌گونه جرقه الکتریکی، قوس الکتریکی، سطح داغ یا تخلیه الکترواستاتیکی خطرناکی تولید نمی‌کند.

2.2. رمزگشایی از مناطق خطر (Hazardous Zones) برای گرد و غبار

استاندارد ATEX محیط‌های کاری را بر اساس میزان و تداوم حضور گرد و غبار قابل اشتعال، به مناطق مختلفی تقسیم‌بندی می‌کند. انتخاب یک مکنده صنعتی ضد انفجار باید دقیقاً بر اساس منطقه‌ای باشد که دستگاه در آن استفاده خواهد شد:

  • Zone 20: **بالاترین سطح خطر.** منطقه‌ای که در آن ابر قابل انفجار گرد و غبار به صورت **دائمی، برای مدت طولانی یا به طور مکرر** وجود دارد. این شرایط معمولاً در داخل تجهیزات فرآیندی مانند سیلوها، هاپرها، میکسرها و سیستم‌های انتقال پنوماتیک یافت می‌شود. تجهیزات مورد استفاده در این منطقه باید دارای بالاترین سطح حفاظت (رده ۱) باشند.
  • Zone 21: **سطح خطر بالا.** منطقه‌ای که در آن احتمال تشکیل ابر قابل انفجار گرد و غبار در **شرایط کار عادی** وجود دارد. این مناطق معمولاً در نزدیکی نقاط پر کردن یا تخلیه پودرها، یا جایی که لایه‌های گرد و غبار به طور منظم وجود دارند و ممکن است در هوا پراکنده شوند، تعریف می‌شوند. تجهیزات رده ۲ برای این مناطق مناسب هستند.
  • Zone 22: **سطح خطر متوسط.** منطقه‌ای که در آن تشکیل ابر قابل انفجار گرد و غبار در **شرایط کار عادی محتمل نیست** و در صورت وقوع، تنها برای **مدت کوتاهی** باقی می‌ماند. اکثر فضاهای عمومی کارخانجات که در آن‌ها گرد و غبار قابل اشتعال وجود دارد، در این دسته قرار می‌گیرند. تجهیزات رده ۳ برای این مناطق طراحی شده‌اند.

خطای مرگبار: استفاده از یک مکنده با گواهی Zone 22 در یک محیط Zone 21، یک تخلف ایمنی بزرگ و یک ریسک غیرقابل‌قبول است. هر منطقه نیازمند سطح حفاظت مشخص خود است.

 

درصورت نیاز میتوانید درمورد سوییپر صنعتی و شهری از طریق لینک مقالات سایت اطلاعات کسب کنید.

 

آناتومی یک مکنده صنعتی ضد انفجار؛ تفاوت در جزئیات است

چه چیزی یک مکنده صنعتی را واقعاً «ضد انفجار» می‌کند؟ پاسخ در مجموعه‌ای از تغییرات مهندسی دقیق نهفته است که هرگونه منبع احتراق بالقوه را خنثی می‌سازد.

3.1. قلب تپنده ایمن: موتور Brushless (بدون جاروبک)

مهم‌ترین تفاوت در موتور دستگاه نهفته است. موتورهای یونیورسال استاندارد (Brushed Motors) از جاروبک‌های کربنی برای انتقال برق به روتور استفاده می‌کنند. این تماس لغزشی به طور مداوم جرقه‌های کوچکی تولید می‌کند. در یک محیط عادی، این جرقه‌ها بی‌خطر هستند، اما در حضور یک ابر غبار، حکم ماشه را دارند. مکنده‌های ضد انفجار از موتورهای Brushless (القایی یا ساید چنل) استفاده می‌کنند که هیچ بخش تماس لغزشی ندارند و بنابراین، ذاتاً **بدون جرقه (Non-sparking)** هستند. این موتورها همچنین برای کار مداوم (24/7) طراحی شده‌اند و طول عمر بسیار بیشتری دارند.

3.2. مهار الکتریسیته ساکن: سیستم جامع ارتینگ و قطعات آنتی‌استاتیک

همانطور که گفته شد، الکتریسیته ساکن یک قاتل خاموش است. یک مکنده ATEX-Certified باید یک مسیر پیوسته برای تخلیه الکتریسیته ساکن به زمین فراهم کند. این سیستم شامل موارد زیر است:

  • شاسی و مخزن از جنس فولاد ضد زنگ (Stainless Steel): این مواد رسانا هستند و برخلاف پلاستیک، بار الکتریکی را در خود انباشته نمی‌کنند.
  • شلنگ‌ها و اتصالات آنتی‌استاتیک: این قطعات از مواد رسانا یا نیمه‌رسانا ساخته شده‌اند تا الکتریسیته تولید شده در اثر حرکت گرد و غبار را به شاسی منتقل کنند.
  • فیلترهای آنتی‌استاتیک: فیلترهای استاندارد می‌توانند به شدت باردار شوند. فیلترهای ATEX از الیاف پلی‌استر با روکش آلومینیوم یا نخ‌های کربنی بافته شده ساخته می‌شوند تا سطح فیلتر نیز رسانا باشد.
  • چرخ‌های رسانا و کابل ارت (Grounding Cable): کل دستگاه باید از طریق چرخ‌های رسانا یا یک کابل ارت مجزا به سیستم زمین کارخانه متصل شود تا بار الکتریکی به طور ایمن تخلیه گردد.

3.3. فیلتراسیون با استاندارد بالا: کلاس M و H

علاوه بر خاصیت آنتی‌استاتیک، فیلتر باید قادر به جذب مؤثر ریزترین و خطرناک‌ترین ذرات باشد. فیلترهای کلاس L برای گرد و غبارهای عمومی مناسب هستند، اما برای گرد و غبارهای خطرناک و قابل اشتعال، حداقل به فیلتر کلاس M (با قابلیت جذب بیش از 99.9% ذرات) نیاز است. در صنایع دارویی یا در مواجهه با گرد و غبارهای سمی، استفاده از فیلتر ایمنی ثانویه HEPA (کلاس H) برای جلوگیری از هرگونه نشت ذرات به هوای خروجی، الزامی است.

پیاده‌سازی استراتژیک؛ انتخاب دستگاه مناسب برای صنعت شما

انتخاب یک مکنده ضد انفجار، یک فرآیند مهندسی است که با تحلیل ریسک آغاز می‌شود.

4.1. اولین قدم: تحلیل خطر گرد و غبار (DHA)

قبل از هر چیز، باید مشخص کنید که آیا در محیط کاری شما گرد و غبار قابل اشتعال وجود دارد یا خیر. این فرآیند که به آن Dust Hazard Analysis یا DHA می‌گویند، شامل بررسی خواص مواد، شناسایی فرآیندهای تولیدکننده غبار، و ارزیابی منابع احتراق بالقوه است. نتایج این تحلیل، مبنای طبقه‌بندی مناطق (Zoning) و انتخاب تجهیزات مناسب خواهد بود.

4.2. راهنمای کاربردی برای صنایع مختلف

  • صنایع غذایی (آرد، شکر، نشاسته): ریسک بالا. معمولاً Zone 21 یا 22. نیاز به مکنده‌ای با بدنه استیل (به دلایل بهداشتی)، فیلتر کلاس M یا H و گواهی ATEX متناسب با منطقه.
  • صنعت چوب و مبلمان: گرد چوب بسیار قابل اشتعال است. معمولاً Zone 22. نیاز به مکنده‌ای با ظرفیت بالا برای جمع‌آوری حجم زیاد تراشه و گرد و غبار و سیستم ارتینگ کامل.
  • صنعت داروسازی: ترکیبی از خطر انفجار و سمیت. Zone 21 یا 22. نیاز به بالاترین سطح فیلتراسیون (HEPA)، ساختار استنلس استیل قابل استریل شدن و گواهی کامل ATEX.
  • صنعت متالورژی (گرد آلومینیوم، منیزیم): خطر انفجار بسیار شدید. ممکن است به تجهیزات Zone 20 یا 21 نیاز باشد و در برخی موارد، استفاده از سیستم‌های جداسازی با مایع (Immersion Separator) برای خنثی‌سازی گرد فلزات واکنشی ضروری است.

فراتر از نظافت، سرمایه‌گذاری در ایمنی پایدار

یک مکنده صنعتی ضد انفجار، یک جاروبرقی گران‌قیمت نیست؛ بلکه یک ابزار مهندسی‌شده برای مدیریت یک ریسک مرگبار است. هزینه آن نباید با یک مکنده معمولی مقایسه شود، بلکه باید آن را با هزینه بالقوه یک انفجار سنجید: هزینه‌هایی که شامل جان انسان‌ها، توقف کامل تولید، نابودی زیرساخت‌ها و پیگردهای قانونی می‌شود. از این منظر، انتخاب و سرمایه‌گذاری در یک سیستم مکش ایمن و دارای گواهی ATEX، یکی از هوشمندانه‌ترین تصمیماتی است که یک مدیر می‌تواند برای تضمین آینده کسب‌وکار و حفاظت از ارزشمندترین دارایی خود، یعنی نیروی انسانی، اتخاذ کند. این یک هزینه نیست، یک بیمه‌نامه عملی برای پایداری و ایمنی است.

برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد تجهیزات نظافت صنعتی مثل: اسکرابر صنعتی و سوییپر صنعتی و بخارشوی صنعتی و مکنده صنعتی و واترجت صنعتی می‌توانید در وبسایت  www.ipcworldwide.com جست‌وجو کنید.

 

Call Now Button